من زایمان طبیعی خیلی راحتی داشتم در حدی که وقتی پریود میشدم بیشتر اذیت میشدم...

هشت آبان بود که تا عصر همه چی خوب بود و حسابی سبک بودم اون روز و مشغول کارای خونه طرفای هشت شب گفتم یه دوش بگیرم.

رفتم چند تا لکه خون دیدم به مامانم گفتم گفت سریع دوشتو بگیر بریم. رفتم بیمارستان گفتن وقتته اصلا نه دردی نه چیزی گفتن میخوای بمون نمیخوای برو استراحت کن تا فردا طول میکشه تازه شروع شده منم برگشتم خونه نشستم با استرس فقط سوره انشقاق خوندم شبم راحت تا صبح خوابیدم😴

صبح بیدار شدم همه چی آروم فقط گه گاهی یه درد ارومی داشتم طرفای دوازده یکم شدید شد باز رفتم گفتن عالیه داره میاد😱

بستری شدم کلا قدم زدم و نفسای عمیق و سوره انشقاق تا شیش که اومد معاینه کرد گفت دراز بکش زور بزن تمومه و اخر ساعت هفت و بیست و سه دقیقه نه آبان ملورین خانم عشق مامان اومد.

خیلی دختر خوبی بود هم در طول بارداری و هم زایمان  ولی سوره انشقاق واقعا عالی بود. زایمان طبیعی خیلی راحتی داشتم در حدی که وقتی پریود میشدم بیشتر اذیت میشدم.

امیدوارم این لحظه ناب، قسمت همه خانمایی که آرزو دارن بشه و بچشونو به سلامتی بغل کنن